گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر نمونه
جلد بیست و هفتم
111 ) سوره تبت این سوره در"مکه"نازل شده و داراي پنج آیه است )
اشاره
ص : 411
محتوي و فضیلت سوره"تبت"
این سوره که در مکه و تقریبا در اوائل دعوت آشکار پیغمبر اکرم ص نازل شده تنها سوره اي است که در آن حمله شدیدي
با ذکر نام نسبت به یکی از دشمنان اسلام و پیغمبر اکرم ص در آن عصر و زمان(یعنی ابو لهب)شده است،و محتواي آن نشان
می دهد که او عداوت خاصی نسبت به پیغمبر اسلام ص داشت،و از هیچگونه کارشکنی و بد زبانی او و همسرش مضایقه
نداشتند.
قرآن با صراحت می گوید:هر دو اهل دوزخند،و راه نجاتی براي آنها نیست،و این معنی به واقعیت پیوست،سرانجام هر دو بی
ایمان از دنیا رفتند و این یک پیشگویی صریح قرآن است.
و در حدیثی(از پیغمبر اکرم ص)آمده است که فرمود:
اللّ بینه و بین ابی لهب فی دار واحده: "کسی که آن را تلاوت کند من امیدوارم خداوند او و ابو
􀀀
من قرأها رجوت ان لا یجمع ه
.( لهب را در خانه واحدي جمع نکند" (یعنی او اهل بهشت خواهد بود در حالی که ابو لهب اهل دوزخ است) ( 1
ناگفته پیدا است این فضیلت از آن کسی است که با خواندن این سوره خط خود را از خط ابو لهب جدا کند،نه کسانی که با
زبان می خوانند ولی ابو لهب وار عمل می کنند.
***
ص : 412
. 1) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 558 -1
شان نزول سوره:
از"ابن عباس"نقل شده:هنگامی که آیه" وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ " نازل شد و پیغمبر ماموریت یافت فامیل نزدیک خود را
انذار کند و به اسلام دعوت نماید(دعوت خود را علنی سازد)پیغمبر اکرم ص بر فراز کوه صفا آمد و فریاد زد:یا"صباحاه"!
(این جمله را عرب زمانی می گفت که مورد هجوم غافلگیرانه دشمن قرار می گرفت،براي اینکه همه را با خبر سازند و به
مقابله برخیزند کسی صدا می زد"یا صباحاه"!انتخاب کلمه"صباح"به خاطر این بود که هجومهاي غافلگیرانه غالبا در اول
صبح واقع می شد).
هنگامی که مردم مکه این صدا را شنیدند گفتند:کیست که فریاد می کشد؟ گفته شد"محمد"است،جمعیت به سراغ حضرتش
رفتند،او قبائل عرب را با نام صدا زد،و با صداي او جمع شدند،فرمود به من به گوئید:اگر به شما خبر دهم که سواران دشمن
از کنار این کوه به شما حمله ور می شوند،آیا مرا تصدیق خواهید کرد؟ در پاسخ گفتند:ما هرگز از تو دروغی نشنیده ایم.
ذابٍ شَدِیدٍ :"من شما را در برابر عذاب شدید الهی انذار می کنم"(شما را به توحید و ترك 􀀀 فرمود:انی نذیر لَکُمْ بَیْنَ یَدَيْ عَ
بتها دعوت می نمایم) هنگامی که ابو لهب این سخن را شنید گفت:تبا لک!أ ما جمعتنا الا لهذا؟!:
دا􀀀 "زیان و مرگ بر تو باد!آیا تو فقط براي همین سخن ما را جمع کردي"؟! در این هنگام بود که این سوره نازل شده:" تَبَّتْ یَ
أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ " زیان و هلاکت بر دستان ابو لهب باد که زیانکار و هلاك شده است.
ص : 413
بعضی در اینجا افزوده اند هنگامی که همسر ابو لهب(نامش"ام جمیل" بود)با خبر شد که این سوره در باره او و همسرش نازل
شده،به سراغ پیغمبر اکرم ص آمد در حالی که آن حضرت را نمی دید،سنگی در دست داشت و گفت من شنیده
ام"محمد"مرا هجو کرده،به خدا سوگند اگر او را بیابم با همین سنگ بر دهانش می زنم!من خودم نیز شاعرم!سپس به
.( اصطلاح اشعاري در مذمت پیغمبر و اسلام بیان کرد ( 1
خطر ابو لهب و همسرش براي اسلام و عداوت آنها منحصر به این نبود، و اگر می بینیم قرآن لبه تیز حمله را متوجه آنها کرده
و با صراحت از آنها نکوهش می کند دلائلی بیش از این دارد که بعدا به خواست خدا به آن اشاره خواهد شد.
***
ص : 414
1) "تفسیر قرطبی"جلد 10 صفحه 7324 (با کمی تلخیص)همین مضمون را با تفاوتی"طبرسی"در"مجمع البیان"و"ابن -1
اثیر"در"الکامل جلد 2 صفحه 60 " و"در المنثور"و"ابو الفتوح رازي"و"فخر رازي"و"فی ظلال القرآن"در تفسیر این سوره
نقل کرده اند:.
[ [سوره المسد ( 111 ): آیات 1 تا 5
اشاره
ذاتَ لَهَبٍ ( 3) وَ 􀀀 اراً 􀀀 ی ن 􀀀 ا کَسَبَ ( 2) سَیَصْل 􀀀 الُهُ وَ م 􀀀 ی عَنْهُ م 􀀀 ا أَغْن 􀀀 دا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ ( 1) م 􀀀 تَبَّتْ یَ ;lt;br/gt منِ اَلرَّحِیمِ 􀀀 اَللّ اَلرَّحْ
􀀀
بِسْمِ هِ
( ا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ( 5 􀀀 حَمّ اَلْحَطَبِ ( 4) فِی جِیدِه
الَهَ 􀀀 اِم رَْأَتُهُ
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده مهربان 1-بریده باد هر دو دست ابو لهب(و مرگ بر او باد.) 2-هرگز مال و ثروت او و آنچه را به دست
آورد به حالش سودي نبخشید.
-3 و به زودي وارد آتشی می شود که داراي شعله فروزان است.
-4 و همچنین همسرش در حالی که هیزم به دوش می کشد، 5-و در گردنش طنابی از لیف خرما است!
ص : 415
تفسیر:
بریده باد دست ابو لهب!
همانگونه که در شان نزول سوره گفتیم این سوره در حقیقت پاسخی است به سخنان زشت"ابو لهب"عموي پیغمبر اکرم ص و
فرزند عبد المطلب که از دشمنان سرسخت اسلام بود و به هنگام شنیدن دعوت آشکار و عمومی پیغمبر اکرم ص و انذار او
نسبت به عذاب الهی گفت:"زیان و هلاکت بر تو باد،آیا براي همین حرفها ما را فرا خواندي"؟! قرآن مجید در پاسخ این مرد
دا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ ). 􀀀 بد زبان می فرماید:"بریده باد هر دو دست ابو لهب،یا مرگ و خسران بر او باد"( تَبَّتْ یَ
"تب"و"تباب"(بر وزن خراب)به گفته"راغب"در"مفردات" به معنی زیان مستمر و مداوم است،ولی"طبرسی"در"مجمع
البیان"می گوید:
به معنی زیانی است که منتهی به هلاکت می شود.
بعضی از ارباب لغت نیز آن را به معنی"قطع کردن"تفسیر کرده اند، و این شاید به خاطر آن است که زیان مستمر و منتهی به
هلاکت طبعا سبب قطع و بریدگی می شود،و از مجموع این معانی همان استفاده می شود که در معنی آیه گفته ایم.
البته این هلاکت و خسران می تواند جنبه دنیوي داشته باشد،یا معنوي و اخروي،و یا هر دو.
در اینجا این سؤال پیش می آید که چگونه قرآن مجید بر خلاف روش و سیره خود در اینجا نام شخصی را برده،و با این
شدت او را مورد حمله قرار داده است؟!
ص : 416
ولی با روشن شدن موضع ابو لهب پاسخ این سؤال نیز روشن می شود.
نام او"عبد العزي"(بنده بت عزي)و کنیه او"ابو لهب"بود،انتخاب این کنیه براي او شاید از این جهت بوده که صورتی سرخ و
برافروخته داشت، چون لهب در لغت به معنی شعله آتش است.
او و همسرش"ام جمیل"که خواهر ابو سفیان بود از سخت ترین و بدزبان ترین دشمنان پیغمبر اکرم ص بودند.
در روایتی آمده است که شخصی بنام"طارق محاربی"می گوید:من در بازار"ذي المجاز"بودم(ذي المجاز نزدیک عرفات در
فاصله کمی از مکه است)ناگهان جوانی را دیدم که صدا می زند:"اي مردم!بگوئید:
اللّ تا رستگار شوید"،و مردي را پشت سر او دیدم که با سنگ به پشت پاي او می زند به گونه اي که خون از
􀀀
لا اله الا ه
پاهایش جاري بود،و فریاد می زد:"اي مردم!این دروغگو است،او را تصدیق نکنید"! من سؤال کردم این جوان
کیست؟گفتند:"محمد"است که گمان می کند پیامبر می باشد،و این پیر مرد عمویش ابو لهب است که او را دروغگو می داند
.(1)
اللّ ص را دیدم که به سراغ قبائل عرب می
􀀀
در خبر دیگري آمده است که"ربیعه بن عباد"می گوید:من با پدرم بودم رسول ه
رفت،و هر کدام را صدا می زد و می گفت:من رسول خدا به سوي شما هستم،جز خداي یگانه را نپرستید،و چیزي را همتاي او
قرار ندهید...
هنگامی که او از سخنش فارغ می شد مرد احول خوش صورتی که پشت سرش بود صدا می زد:"اي قبیله فلان!این مرد می
خواهد که شما بت لات و عزي،و هم پیمانهاي خود را از جن رها کنید،و به سراغ بدعت و ضلالت او
ص : 417
. 1) "مجمع البیان"جلد 10 صفحه 559 -1
.( بروید،به سخنانش گوش فرا ندهید،و از او پیروي نکنید"! من سؤال کردم او کیست؟گفتند:عمویش ابو لهب است ( 1
در خبر دیگري می خوانیم: هر زمان گروهی از اعراب خارج مکه وارد آن شهر می شدند به سراغ ابو لهب می رفتند،به خاطر
اللّ ص تحقیق می نمودند،او می گفت:محمد مرد ساحري
􀀀
خویشاوندیش نسبت به پیامبر ص و سن و سال بالاي او،و از رسول ه
است،آنها نیز بی آنکه پیغمبر ص را ملاقات کنند بازمی گشتند،در این هنگام گروهی آمدند و گفتند:ما از مکه بازنمی
.( گردیم تا او را ببینیم،ابو لهب گفت:ما پیوسته مشغول مداواي جنون او هستیم!مرگ بر او باد! ( 2
از این روایات به خوبی استفاده می شود که او در بسیاري از مواقع همچون سایه به دنبال پیغمبر ص بود،و از هیچ کارشکنی
فروگذار نمی کرد،مخصوصا زبانی زشت و آلوده داشت،و تعبیرات رکیک و زننده می کرد،و شاید از این نظر سرآمد تمام
دشمنان پیغمبر اسلام ص محسوب می شد،و به همین جهت آیات مورد بحث با این صراحت و خشونت او و همسرش ام
جمیل را به باد انتقاد می گیرد.
او تنها کسی بود که پیمان حمایت بنی هاشم را از پیغمبر اکرم ص امضاء نکرد،و در صف دشمنان او قرار گرفت،و در
پیمانهاي دشمنان شرکت نمود.
با توجه به این حقایق دلیل وضع استثنایی این سوره روشن می شود.
*** سپس می افزاید:"هرگز مال و ثروت او و آنچه را به دست آورده،به حال او سودي نبخشیده،و عذاب الهی را از او
بازنمی دارد"
ص : 418
. 1) "فی ظلال القرآن"جلد 8 صفحه 697 -1
. 2) "تفسیر الفرقان"جلد 30 صفحه 503 -2
.( ا کَسَبَ ) ( 1 􀀀 الُهُ وَ م 􀀀 ی عَنْهُ م 􀀀 ا أَغْن 􀀀 ( م
از این تعبیر استفاده می شود که او مرد ثروتمند مغروري بود که بر اموال و ثروت خود در کوششهاي ضد اسلامیش تکیه می
کرد.
ذاتَ لَهَبٍ ). 􀀀 اراً 􀀀 ی ن 􀀀 *** در آیه بعد می افزاید:"به زودي وارد آتشی می شود که داراي شعله برافروخته است"( سَیَصْل
اگر نام او"ابو لهب"بود،آتش عذاب او نیز"ابو لهب"است و شعله هاي عظیم دارد(توجه داشته باشید"لهب"در اینجا به
صورت نکره و دلالت بر عظمت آن شعله می کند).
نه تنها"ابو لهب"که هیچیک از کافران و بدکاران اموال و ثروت و موقعیت اجتماعیشان آنها را از آتش دوزخ و عذاب الهی
اللّ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ
􀀀
إِلاّ مَنْ أَتَی هَ
􀀀
بَنُونَ 􀀀 الٌ وَ لا 􀀀 یَنْفَعُ م 􀀀 رهایی نمی بخشد،چنان که در آیه 88 و 89 سوره شعراء می خوانیم: یَوْمَ لا
:"قیامت روزي است که نه اموال و نه فرزندان،هیچکدام سودي به حال انسان ندارد،مگر آن کس که با قلب سالم(روحی با
ایمان و با تقوي) در محضر پروردگار حاضر شود".
ذاتَ لَهَبٍ "آتش دوزخ است،ولی بعضی احتمال داده اند که آتش دنیا را نیز شامل شود. 􀀀 اراً 􀀀 ی ن 􀀀 مسلما منظور از آیه" سَیَصْل
در روایات آمده است که بعد از جنگ"بدر"و شکست سختی که نصیب مشرکان قریش شد،ابو لهب که شخصا در میدان
جنگ شرکت نکرده بود پس
ص : 419
1) "ما"در"ما کسب"ممکن است"موصوله""یا مصدریه"باشد،بعضی براي آن معنی وسیعی قائلند که نه تنها اموال،بلکه -1
فرزندان او را نیز شامل می شود،و "ما"در"ما اغنی عنه"مسلما"ما نافیه"است.
از بازگشت ابو سفیان ماجرا را از او پرسید.
ابو سفیان چگونگی شکست و درهم کوبیده شدن لشگر قریش را براي او شرح داد،سپس افزود: به خدا سوگند ما در این
جنگ سوارانی را دیدیم در میان آسمان و زمین که به یاري محمد آمده بودند! در اینجا"ابو رافع"یکی از غلامان"عباس"می
گوید:من در آنجا نشسته بودم،دستم را بلند کردم و گفتم:آنها فرشتگان آسمان بودند.
ابو لهب سخت برآشفت و سیلی محکمی بر صورت من زد،و مرا بلند کرده بر زمین کوبید،و از سوز دل خود پیوسته مرا کتک
می زد،در اینجا همسر عباس "ام الفضل"حاضر بود چوبی برداشت و محکم بر سر ابو لهب کوبید،و گفت:این مرد ضعیف را
تنها گیر آورده اي! سر ابو لهب شکست و خون جاري شد،و بعد از هفت روز بدنش عفونت کرد و دانه هایی
همچون"طاعون"بر پوست تنش ظاهر شد،و با همان بیماري از دنیا رفت.
عفونت بدن او به حدي بود که جمعیت جرأت نمی کردند نزدیک او شوند، او را به بیرون مکه بردند،و از دور آب بر او
.( ریختند،و سپس سنگ بر او پرتاب کردند تا بدنش زیر سنگ و خاك پنهان شد! ( 1
*** در آیه بعد به وضع همسرش"ام جمیل"پرداخته،می فرماید:"همسر او نیز وارد آتش سوزان جهنم می شود،در حالی که
.( حَمّ الْحَطَبِ ) ( 2
الَهَ 􀀀 ام هیزم به دوش می کشد" ( وَ رَْأَتُهُ
ص : 420
1) "بحار الانوار"جلد 19 صفحه 227 -1
2) "امرأته"عطف بر ضمیر مستتر در"سیصلی"است،و"حماله الحطب" حال است و منصوب،بعضی - 2
مانند"زمخشري"در"کشاف"آن را منصوب به عنوان"ذم" دانسته اند،و در تقدیر چنین است اذا حماله الحطب،ولی مسلما
معنی اول بهتر است.
ا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ ). 􀀀 "و در حالی که در گردنش طناب یا گردن بندي از لیف خرما است"! ( فِی جِیدِه
در اینکه همسر ابو لهب که خواهر"ابو سفیان"و عمه"معاویه"بود در عداوتها و کارشکنیهاي شوهرش بر ضد اسلام شرکت
داشت حرفی نیست،اما در اینکه قرآن چرا او را حماله الحطب(زنی که هیزم بر دوش می کشد)توصیف کرده تفسیرهاي
متعددي ذکر کرده اند:
بعضی گفته اند این به خاطر آن است که بوته هاي خار را بر دوش می کشید، و بر سر راه پیغمبر اسلام ص می ریخت تا
پاهاي مبارکش آزرده شود.
و بعضی گفته اند این تعبیر کنایه از سخن چینی و نمامی او است،همانگونه که در ادبیات فارسی نیز همین تعبیر در مورد سخن
چینی آمده است که می گویند:
میان دو کس جنگ چون آتش است*سخن چین بدبخت هیزم کش است! بعضی نیز آن را کنایه از شدت بخل او می دانند
که با آن همه ثروت حاضر نبود کمکی به نیازمندان کند به همین دلیل تشبیه به"هیزم کش"فقیر شده است.
بعضی نیز می گویند او در قیامت بار گناهان گروه زیادي را بر دوش می کشد.
از میان این معانی معنی اول از همه مناسبتر است،هر چند جمع میان آنها نیز بعید نیست.
ص : 421
جید(بر وزن دید)به معنی"گردن"است،و جمع آن"اجیاد"می باشد، بعضی از ارباب لغت معتقدند
که"جید"و"عنق"و"رقبه"هر سه معنی مشابهی دارند،با این تفاوت که"جید"به قسمت بالاي سینه گفته می شود،و"عنق" به
پشت گردن یا همه گردن و"رقبه"به گردن گفته می شود،و گاه به یک انسان نیز می گویند مانند" فَکُّ رَقَبَهٍ "یعنی آزاد
.( کردن انسان ( 1
"مسد"(بر وزن حسد)به معنی طنابی است که از الیاف بافته شده.بعضی گفته اند"مسد"طنابی است که در جهنم بر گردن او
می نهند که خشونت الیاف را دارد،و حرارت آتش و سنگینی آهن را! بعضی نیز گفته اند از آنجا که زنان اشرافی شخصیت
خود را در زینت آلات مخصوصا گردن بندهاي پر قیمت می دانند،خداوند در قیامت براي تحقیر این زن خودخواه اشرافی
گردن بندي از لیف خرما در گردن او می افکند و یا اصلا کنایه از تحقیر او است.
بعضی نیز گفته اند علت این تعبیر آن است که"ام جمیل"گردن بند جواهر نشان پر قیمتی داشت،و سوگند یاد کرده بود که
آن را در راه دشمنی پیغمبر اکرم ص خرج کند،لذا به کیفر این کار خداوند چنین عذابی را براي او مقرر داشته.
***
نکته ها:
اشاره
-1 باز هم نشانه دیگري از اعجاز قرآن
می دانیم این آیات در مکه نازل شد،و قرآن با قاطعیت خبر داد که ابو لهب
ص : 422
1) "التحقیق فی کلمات القرآن الکریم"جلد 2 صفحه 158 -1
و همسرش در آتش دوزخ خواهند بود،یعنی هرگز ایمان نمی آورند،و سرانجام چنین شد،بسیاري از مشرکان مکه واقعا ایمان
آوردند،و بعضی ظاهرا،اما از کسانی که نه در واقع و نه در ظاهر ایمان نیاوردند این دو نفر بودند، و این یکی از اخبار غیبی
قرآن مجید است،و قرآن از اینگونه اخبار در آیات دیگر نیز دارد که فصلی را در اعجاز قرآن تحت عنوان خبرهاي غیبی قرآن
به خود اختصاص داده،و ما در ذیل هر یک از این آیات بحث مناسب را داشته ایم.
-2 پاسخ به یک سؤال
در اینجا سؤالی مطرح است و آن اینکه با این پیشگویی قرآن مجید دیگر ممکن نبوده است ابو لهب و همسرش ایمان
بیاورند،و الا این خبر کذب و دروغ می شد.
این سؤال مانند سؤال معروفی است که در باره مساله"علم خدا"در بحث جبر مطرح شده،و آن اینکه می دانیم خداوندي که از
ازل عالم به همه چیز بوده،معصیت گنهکاران و اطاعت مطیعان را نیز می دانسته است،بنا بر این اگر گنهکار گناه نکند علم
خدا جهل شود! پاسخ این سؤال را دانشمندان و فلاسفه اسلامی از قدیم داده اند و آن اینکه خداوند می داند که هر کس با
استفاده از اختیار و آزادیش چه کاري را انجام می دهد،مثلا در آیات مورد بحث خداوند از آغاز می دانسته است که ابو لهب
و همسرش با میل و اراده خود هرگز ایمان نمی آورند نه از طریق اجبار و الزام.
و به تعبیر دیگر عنصر آزادي اراده و اختیار نیز جزء معلوم خداوند بوده، او می دانسته است که بندگان با صفت اختیار،و با
اراده خویش چه عملی را انجام می دهند.
مسلما چنین علمی،و خبر دادن از چنان آینده اي تاکیدي است بر مساله
ص : 423
اختیار،نه دلیلی بر اجبار(دقت کنید).
***
-3 همیشه نزدیکان بی بصر دورند!
این سوره بار دیگر این حقیقت را تاکید می کند که خویشاوندي در صورتی که با پیوند مکتبی همراه نباشد کمترین ارزشی
ندارد،و مردان خدا در برابر منحرفان و جباران و گردنکشان هیچگونه انعطافی نشان نمی دادند هر چند نزدیکترین بستگان
آنها بودند.
با اینکه ابو لهب عموي پیغمبر اکرم ص بود و از نزدیکترین نزدیکانش محسوب می شد وقتی خط مکتبی و اعتقادي و عملی
خود را از او جدا کرد همچون سایر منحرفان و گمراهان زیر شدیدترین رگبارهاي توبیخ و سرزنش قرار گرفت،و به عکس
افراد دور افتاده اي بودند که نه تنها از بستگان پیغمبر ص محسوب نمی شدند،بلکه از نژاد او و اهل زبان او هم نبودند،ولی بر
اثر پیوند فکري و اعتقادي و عملی آن قدر نزدیک شدند که طبق حدیث معروف سلمان منا اهل البیت:"سلمان از خانواده ما
.( است"گویی جزء خاندان پیغمبر شدند ( 1
درست است که آیات این سوره تنها از ابو لهب و همسرش سخن می گوید، ولی پیدا است که آنها را به خاطر صفاتشان
اینچنین مورد نکوهش قرار می دهد، بنا بر این هر فرد یا گروهی داراي همان اوصاف باشند سرنوشتی شبیه آنها دارند.
***
ص : 424
1) توضیح بیشتري در این زمینه در جلد نهم صفحه 118 ذیل آیه 46 سوره هود به تناسب شرح حال فرزند نوح(ع)داده ایم -1
خداوندا!قلب ما را از هر گونه لجاجت و عناد پاك کن.
پروردگارا!ما همه از عاقبت کار بیمناکیم،تو ما را امنیت و آرامش بخش و اجعل عاقبه امرنا خیرا.
بار الها!ما می دانیم در آن دادگاه بزرگ نه مال و ثروت و نه رابطه خویشاوندي سودي نمی بخشد تنها لطف تو کارساز است
ما را مشمول الطاف فرما.
آمین یا رب العالمین پایان سوره تبت
ص : 425
ص : 426